ميزان لطيف در جهان ( Fine Tuning)

اكتشافات اخير علمى ثابت نموده كه يك توازن نهايت لطيف در جهان مادى وجود دارد، كه از آن به  Fine Tuning ) ناميده ميشود.
“وخلق كل شيء فقدره تقديرا” ( سوره فرقان آيه ٢ )همه موجودات را خلق كرده و به حكمت كامل خود حد و قدر هر چيز را معين نموده است.
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ. ( سوره ملك آيه ٣ )آنكه هفت آسمان را به طبقات منظم آفريد. به دقت ببين، آيا در خلقت رحمان ( الله ) هيچ بى نظمى و نقصان خواهى يافت.
فلسفه ماترياليسم ادعا مينمود كه تمام سيستم ها در طبيعت و جهان مثل ماشين خودكار، فعاليت دارد و نظم آنها يك پديده تصادفى ميباشد.اكتشافات قرن ٢٠ و مابعد آن، در عرصه علم نجوم و بيولوژى ثابت نمود كه جهان و حيات ، هر دو آفريده شده اند. و با مطرح شدن فرضيه انفجار بزرگ، مسئله تصادفى بودن جهان ابطال گرديده.اگر به أسباب و عواملى كه زمينه حيات را در زمين مساعد نموده، دقت كنيم. بوضوح مى بينيم كه نه تنها عوامل متعددى دست اندر كارند، بلكه هماهنگى لطيفى نيز ميان اينها نيز حكمفرماست كه امكان زنده گى و حيات را براى ما مساعد نموده است.با در نظر داشت شرايط لازمه براى حيات مى بينيم كه تنها زمين واجد اين شرايط ميباشد. شرايط بيشمارى براى بقاى حيات ضرورت است كه بطور همزمان و بلاوقفه صورت بپذيرد. در حاليكه صد ها ميليارد كهكشان و در هر كدام آن طور اوسط ميليارد سياره موجود بوده و احتمالاً به عين تعداد ستاره نيز موجود مى باشد. پس دقت بايد كه چرا استثناءً صرف در زمين شرايط حيات فراهم گرديده است.هر آنچه در جهان است، شرايط زنده گى ما را فراهم ساخته :
– از انفجار اوليه يا Big Bang تا ارزشهاى فزيكى يك أتم.-  از سويه چهار قوه ء اساسى تا تعاملات كيمياوى در ستاره ها .-  از نوع نورى كه از آفتاب مى تابد تا به درجه غلظت آب.- از فاصله بين مهتاب و زمين تا گازاتى كه در جو زمين وجود دارد.-  از مدار زمين به دور آفتاب تا درجه زاويه ايكه مى چرخد.- از سرعت دوران زمين در محور خودش تا به فعاليت هاى كوه ها و ابحار.ساينس امروزى اينهمه را تحت عناوين اصل انسانى و ميزان لطيف مطالعه مى نمايد. اين مفاهيم نشان ميدهد كه جهان يك پديده بى هدف، تصادفى و بدون كنترول نيست، بلكه همه براى حيات انسان و با دقت خارق العاده ساخته شده است. در حاليكه همه اين موارد علمى در قران تذكر رفته، اما بدبختانه كه مسلمانان بدليل عدم نگرش و گرايش علمى به اين كتاب مقدس، از درك اين مفاهيم بدور مانده و سالها در معرض تهاجم افكار غلط و باطل ماترياليستى، ساكت و آسيب پذير بوده اند.در رابطه به موضوعات متذكره در آيه هاى ٢، سوره فرقان، آيه ٣ سوره ملك، آيه ١٥ سوره نوح و دهها مورد ديگر تذكر بعمل آمده است.اصطلاح ( Fine Tuning ) يا ميزان لطيف در أواخر قرن ٢٠ و بعد از كشف ظرافت هاى متعددى در خلقت كائنات از طرف دانشمندان به نظم جهان اطلاق گرديد. در اين اواخر يك تعداد زياد دانشمندان و علماى ساينس، واضح ساخته اند كه جهان مجموعه ى از تصادفات نبوده ، بلكه همه چيز با طرح و نظم فوق العاده، طورى بهم تركيب شده ، كه شرايط حيات انسان را آماده ساخته است.داكتر كارل گيبرسن فيزيكدان ميگويد: ( در سالهاى ١٩٦٠ فيزيكدانها دريافتند كه جهان براى بقاى حيات انسان به لطافت، ميزان شده است ).منجم و فيزيكدان انگليسى، پروفيسور جورج اليس ميگويد:( توازنى با لطافت حيرت آورى در قوانين، وقوع اين جهان را ممكن ميسازد. با دانستن درجه مغلقيت، آنچه انجام يافته، بسيار مشكل است كه هستى جهان را يك معجزه نگوييم ).عقل سليم نتيجه مى گيرد كه:
 وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ( سوره ال عمران، آيه ١٠٩ )و الله را است آنچه در آسمانها و زمين است، و همه كار ها به الله راجع ميشود.
 
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ. ( آيه ٣ سوره ملك )آنكه هفت آسمان را به طبقات منظم آفريد، به دقت ببين، آيا در خلقت رحمان ( الله )، هيچ بى نظمى و نقصان خواهى يافت.
اكتشافات و پيشرفتهاى جديد علمى ثابت نموده كه توازن و تعادل شگفت آنگيزى در هستى وجود دارد كه زمينه حيات را در كره زمين مساعد نموده. زبان علم به اين توازن، ميزان لطيف ميگويد.حال به تشريح جزئيات اين نظم لطيف از زواياى مختلف مى پردازيم:
١- سرعت انفجار عظيم:مطابق نظرعظيم صورت گرفت، به اندازه يك ميلياردم، ميليارد (١٨( ١/١٠ )) تفاوت ميكرد، جهان بوجود نمى آمد. ستيفن هاوكينگ اين دقت سرعت در اتساع جهان را در كتاب تاريخچه مختصر زمان چنين مينگارد  اگر سرعت اتساع حتى يك بر صد هزار ميليون، كمتر ميبود، جهان اضمحلال نموده و به جسامت كنونى خود نميرسيد.)
٢- قواى چهارگانه:تمام حركات در جهان مرهون عملكرد ها و توازن چهار قوه است كه توسط فيزيك معاصر تثبيت شده: قوه ثقل، قوه الكترو مقناطيس، قوه نيرومند هستوى و قوه ضعيف هستوى. بيولوژى ماليكولى توازن فوق العاده اين چهار قوه را طور ذيل شرح ميدهد:( فرضاً اگر قوه ثقل هزار ميليارد چند قوى تر ميبود، در آنصورت جهان بسيار كوچكتر و طول حيات بسيار كوتاه تر مى بود. بطور اوسط يك ستاره هزار ميليارد چند كوچكتر از آفتاب بود و صرف يكسال عمر ميكرد. از طرف ديگر اگر قوه ثقل ضعيف تر ميبود، هيچ ستاره كهكشانى ساخته نميشد.اگر قواى نيرومند كمى ضعيف تر ميبود، يگانه موجود ثابت هايدروجن ميبود. ديگر اتم ها وجود نميداشت. اگر نظر به الكترو مقناطيس كمى قوى تر ميبود، در آنصورت هسته اتم ها همه صرف دو پروتون ميداشت، يعنى هايدروجن در جهان وجود نمى داشت. و ستاره ها و كهكشان ها از آنچه حالا اند بسيار فرق ميداشت. واضحاً اگر يكى از اين قوه ها اندازه ى فوق العاده دقيق خود را نميداشت، نه ستاره ى ، نه سياره ى، نه اتمى و نه حياتى ميبود.)
٣- فاصله بين اجسام سماوى:توزيع اجسام سماوى در فضا و مسافه هاى بسيار بزرگ بين آنها براى موجوديت زمين بسيار ضرور است. فاصله بين اجسام سماوى طورى محاسبه شده است كه چندين قواى نيرومند جهانى، زنده گى بالاى زمين را تامين ميكند. مايكل دنتن در مورد فاصله بين ستاره ها و ثواقب ميگويد:( فاصله بين ثواقب و تمام ستاره ها بى نهايت ارزشمند است. فاصله بين ستاره ها در  كهكشان ما ٣٠ ميليون ميل است. اگر اين فاصله كمى كمتر ميبود، مدار هاى ستاره ها بهم ميخورد. اگر فاصله كمى زيادتر ميبود، ثواقب طورى انتشار مى يافتند، كه احتمالاً سياره هايى مثل زمين هيچوقت ساخته نميشد. پس درخشش ثواقب در يك نظم بسيار دقيق و فواصل معين بايد صورت بگيرد تا حيات ادامه يابد.)
٤- قوه ثقل :اكر قوه ثقل كمى قوى تر ميبود بسيار زياد ميتان و امونيا در جو زمين جمع ميشد كه حيات را ناممكن ميساخت.
٥- فاصله زمين از آفتاب :اين فاصله اكر كمى زياد تر ميبود، زمين بسيار سرد ميشد، دوران آب از بين رفته و همه يخبندان ميشد. اگر زمين كمى نزديك ميبود ، همه چيز ميسوخت.
٦- ضخامت قشر زمين :اگر قشر زمين كمى ضخيم تر ميبود، مقدار زياد اكسيجن را از هوا جذب مى نمود. اگر قشر زمين كمى نازكتر ميبود، آتشفشانها، حيات روى زمين را ناممكن ميساخت.
٧- سرعت تدور زمين :اگر سرعت دور خوردن زمين به دور محور خود كمى كمتر مى بود، تفاوت بين حرارت روز و شب بسيار زياد مى شد. اگر كمى سرعت آن زياد ميبود، سرعت باد ها بسيار زياد ميشد و طوفان ها و گرد باد ها ، زنده گى را ناممكن مى ساختند.
٨- ساحه مقناطيسى زمين :اگر مقناطيس زمين كمى قويتر ميبود، طوفانهاى قوى الكترو مقناطيسى بوجود مى آمد. و اگر مقناطيس كمى ضعيف تر ميبود، زمين محافظت خود را بر عليه ذرات مضره ايكه از آفتاب مى آيد( باد هاى آفتابى ) از دست ميداد. در هر دو صورت نا ممكن ميشد.
٩- اثر البدو Albedo Effect :اثر البدو عبارت است از تناسب بين مقدار روشنى ايكه زمين جذب مى كند و مقدار روشنى ايكه انعكاس ميدهد. اگر اين تناسب كمى زياد تر ميبود ، همه يخبندان ميشد و اگر كمى كمتر ميبود، درجه حرارت زياد شده، اول زمين زير آبخيزى ها از اثر ذوب شدن ذخاير يخ غرق شده و بعدا همه ميسوخت.
١٠- تناسب اكسيجن و نايتروجن در جو زمين :اگر بيشتر ميبود، فعاليت هاى حيات برخلاف آن سريعتر ميشد، واگر اين تناسب كمتر ميبود، فعاليت هاى حياتى بطى تر ميشد.
١١- تناسب كاربن داى اكسايد و آب در جو زمين : اگر اين تناسب بيشتر ميبود، هوا بسيار زياد گرم ميشد و اگر كمتر ميبود، هوا بسيار سرد ميشد.
١٢- ضخامت طبقه ى اوزون : اگر ضخامت طبقه اوزون زياد تر ميبود، درجه حرارت زمين بسيار زياد پاهين مى افتيد. اگر ضخامت آن كمتر مى بود، درجه حرارت زمين زياد بلند رفته و همچنان از اشعه ماوراء بنفش آفتاب نميتوانست جلو گيرى كند.
١٣- زلزله :اگر زلزله بيشتر ميبود، زمين هميشه در حالت اغتشاش مى بود و اگر زلزله كمتر ميبود، مواد غذايى ابحار در آبهاى بحر، منتشر نميگرديد. و اين فقدان مواد غذايى باعث از بين رفتن موجودات بحرى و بالاخره حيوانات خشكه كه از آنها تغذيه ميكنند، ميگرديد.
١٤- زاويه خميده گى زمين :زمين به زاويه ٢٣ درجه بالاى مدار خويش خميده است. و اين خميده گى باعث به وجود آمدن موسم ها و فصل ها ميشود. اگر در اين خميده گى كمى فرق بيايد، درجه حرارت تابستان و سردى زمستان غير قابل تحمل ميشود.
١٥- جسامت آفتاب :آفتاب كوچكتر باعث يخزده گى زمين و آفتاب بزرگتر باعث سوختن زمين و موجودات روى آن ميگردد.
١٦- كشش و جاذبه بين زمين و مهتاب :اگر قوه كشش زيادتر شود، تأثيرات جدى بالاى حالت جوى، سرعت تدور زمين و مد و جزر ابحار وارد ميكند. و اكر قوه كشش كمتر شود، تغيرات جدى در اقليم رونما ميگردد.
١٧- فاصله بين زمين و مهتاب :اكر فاصله كمى كمتر ميبود، مهتاب جذب شده ، بزمين تصادم ميكرد. اگر كمى زياد تر ميبود، مهتاب از زمين جدا شده، در فضا سرگردان ميشد. حتى اگر اندكى فاصله بين زمين و مهتاب كمتر ميشد، باعث مد و جزر  هاى بسيار خطر ناك ميگردد و تمام مناطق غير مرتفع زير موجهاى آب ميشود. درجه حرارت بحر ها بلند رفته و زنده جانهاى بحرى كه در مقابل حرارت حساس اند از بين ميروند. إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآَيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ ( آيه ١٩٠ سوره آلِ عمران)در خلقت آسمانها و زمين و تفاوت شب و روز، دلايل روشنى است، براى خردمندان.
١٨- درجه حرارت زمين و زنده گى به اساس كاربن :موجوديت كاربن كه اساس تمام موجودات زنده را تشكيل ميدهد، مربوط است به درجه حرارت زمين در يك حد معين. كاربن جز حتمى براى ماليكولهاى عضوى است كه اساس زنده گى را مى سازد. لذا ضرورت است كه درجه حرارت زمين نه كمتر از (٢٩-) ، نه زياد تر از ( ١٢٠+) سانتى گريد باشد.
موارد متذكره بالا، شمه ى از موارد بيشمار توازن هاى ضرورى براى ادامه حيات بر روى زمين است. و همه ثابت ميسازد كه خلقت كائنات ، نتيجه يك سلسله تصادفات نبوده بلكه با اندازه گيرى دقيق خالق يكتا و بى همتاست. 

وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ( آيه 189 سوره آلِ عمران )الله  ( ج ) مالك آسمانها و زمين است و الله ( ج ) بر هر چيز توانا است.