

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
پس روى خود را متوجه آئين خالص پروردگار كن !اهل تصوف كى ها اند؟
اهل تصوف كى ها اند؟
صوفيان گروه هاى متعددى اند و دراویش فرقه هاى مختلفى دارند و نمى شود درباره همه آنها یکسان قضاوت کرد. تصوف تقریباً از قرن دوم به صورت یک مسلک معینی درآمده و تا قرن هفتم رو به تکامل بوده و قرنهای ۷ و ۸ اوج این مکتب است و از قرن نُه، تاکنون رو به نزول و انحطاط رفته. سئوال اينست كه تصوف چيست؟در روشن شدن این مطلب کافی است، بدانیم که ابوالمنصور بغدادی حدود ۱۰۰۰ تعریف درباره تصوف جمع آوری کرده، (تاریخ تصوف، دکتر مهدیزاده، ص ۴) و علت این مطلب این است که در تصوف، در طول تاریخ، دگرگونی های بسیار زیادی حاصل شده، که تصوف در اسلام از زهد ابتدائی شروع تا اوج عرفان، که امروزه بعضی عرفان را تکامل یافته تصوف می دانند علاوه بر اینکه در هر دوره در تصوف فرقه های گوناگون که حتی گاه در مقابل هم بودند پیدا شده اند که همین مکاتب متعدد و گاه متضاد نشان می دهد که تصوف واقعاً دارای چهارچوب منظم و قابل تعریف نیست و رد کردن آن به صورت مطلق و یا قبول کردنش بنحو مطلق درست نیست. بناً لازم است، آراء و عقاید هر فرقه خاصی از تصوف را، مورد شناخت قرار دهیم، تا بتوانیم به صورت مستدل در مورد داورى كنيم، سپس قبول یا رد کنیم. ولی با تأمل و کنجکاوی در آثار و نوشته های صوفیه اشاره به دو نوع مطلب بر می خوریم:
۱. مطالب ساده و در خور مطالعه و احیاناً سودمند که از مذاهب و ادیان و اندیشه های مختلف چه از اسلام، مسیحیت، بودا، خسروانی، زردشت و افلاطون و دیگران، گرفته اند.
۲. مطالبی نادرست و نابخردانه و خرافات آشکار و مطالب ضد دین و عقل و ادعاهای عجیب و غریب که گاه به خواب پریشان بیشتر شباهت دارد مانند معراج نامه بایزید بسطامی، شطحیات حلاج، دعاوی ابن عربی و کرامات شیخ احمد جامی که بسیاری از این مفاهیم در صورتی که به ظاهر آن اخذ کنیم با قرآن و حدیث و حتی عقل در تضاد هستند و واضح است که با این چند سطر نمی توان فرقه ها و عقاید و آداب و رسوم مصوفه را شناخت. اما رويهمرفته به صورت مختصر به دو نكته اشاره ميكنم.
الف: یکی از ویژگی های این فرقه ها که همه محققین به آن اعتراف کرده اند، التقاطی بودن این مکتب است. بدین معنا که مبانی خود را از ادیان و مذاهب و اندیشه های گوناگون مانند اسلام، مسیحیت، هندو، بودا، زردشت گرفته و از مزج اینها تصوف ایجاد شده که همین التقاطی بودن باعث ایجاد تضادهای در درون این مکتب شده، و اینکه بعضی دعاوی آنها با عقل و بعضی با دین و بعضی با هر دو در تضاد باشد که به مواردی اشاره می کنیم.
این مخالفت با علم و دانش و اموری از علم و مدرسه و اینکه: بشوی اوراق دفتر، اگر هم درس مائی چنانچه جنید بغدادی که از بزرگترین مشایخ تصوف است می گوید: خواندن و نوشتن سبب پراکندگی اندیشه صوفی می شود، (آثار ادبی صوفیه، دکتر قاسم غنی، ص ۵۰۶) و شیخ عطار در حالات، بشر حافی که از عرفای بزرگ است نقل می کنند که هفت صندوق از کتب حدیث داشت که همه را زیر خاک پنهان کرد، (تذکره الاولیاء، جلد ۱۱، ص ۱۰۸). و بگونه ای تعلیم و تعلم بین آنها زشت بود که بدست گرفتن قلم را ننگ می دانستند، (نقد العلم و العلماء، ص ۳۱۷).
ب: شکستن حریم احکام دین
برخی از گروه های صوفیان در زمینه های گوناگون احکام صریح و قطعی اسلام را زیر پا می نهند. مانند ترک نماز، رقص و سماع، ترک ازدواج، ریاضت کشی های سخت، عزلت و گوشه نشینی، ایجاد خانقاه، خرقه پوشی، خرد کردن شخصیت خود.
در کتاب اسرار التوحید در حالات ابو سعید ابوالخیر که از بزرگان صوفیه است نوشته شده روزی بعد از دعوت به مهمانی سماع کردند و شیخ ما را حالتی پدید آمد… مؤذن بانگ نماز ظهر گفت و شیخ همچنان در حال بود و جمع در وجد و رقص می کردند. امام قاينى كه ميزبان بود، گفت: وقت نماز است. شیخ گفت: ما در نمازیم و همچنان در رقص بود. امام ایشان را بگذاشت و در نماز شد. در ریاضت کشیهای ایشان، درباره ابوبکر شبلی از بزرگان صوفیه نقل شده: به اول که به مجاهده دست بر گرفت سالهای دراز نمک در چشم کشیدی تا در خواب نشود و گویند که هفت من نمک در چشم کرده بود، (تذکره الاولیاء، عطار، جلد ۲، ص ۱۶۴)
بحث در مورد'اهل تصوف كى ها اند؟'
نظریات خود را بنوسید
نظریات خود را باره این مقاله با ما شریک کنید