

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
پس روى خود را متوجه آئين خالص پروردگار كن !سخن گفتن پیامبر اکرم (ص)
سخن گفتن پیامبر اکرم (ص)
پیامبر اکرم، اکثر اوقات ساکت بود و جز در مواقع ضرورت حرف نمیزد و میفرمود: «مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْرًا أَوْلِیصْمُتْ». [صحیح بخاری (۶۰۱۸) و صحیح مسلم (۴۷)]
«کسیکه به الله و روز آخرت ایمان دارد، پس سخن نیک بگوید يا ساکت باشد» ایشان هنگام تکلّم از اول تا به آخر به آرامی لب به سخن باز میکرد و کلام شان کوتاه وجامع وخالی از طول وتفصیل بیجا و وافی به تمام مقصود بود، هنگام سخن گفتن تبسم میکرد وکلامشان روشن بود به طوری که هرشنونده آن رامیفهمید.
آری! سخن نمیگفت، مگر جایی که امید ثواب میداشت. هنگام سخن گفتن چنان حاضران را به خود جذب میکرد که گویاروی سر آنها پرنده نشسته است و چون ساکت میشد، آنان سخن میگفتند. کلمات گفتارش به یکدیگر پیوستگی داشت. کلماتش را به طوری شمرده بیان میکرد که شنونده آن را به خوبی به خاطر بسپارد. جوهره صدایش بلند و آهنگ صدایش از همه زیباتر بود. ایشان ج فصیحترین مردم در سخن گفتن بود و از همه مردم در سخن گفتن اختصار را رعایت میکرد و درعین حال تمام آنچه را که میخواست در ضمن جملاتی کوتاه ادامیفرمود. ام المؤمنین عایشه میگوید: «مَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَسْرُدُ سَرْدَكُمْ هَذَا، وَلَكِنَّهُ كَانَ يَتَكَلَّمُ بِكَلَامٍيُبَيِّنُهُ، فَصْلٌ، يَحْفَظُهُ مَنْ جَلَسَ إِلَيْهِ». «رسول الله مانند شماپشت سر هم و بیوقفه سخن نمیگفت، بلکه بسیار روشن وشمرده صحبت میکرد؛ طوری که افرادی که آنجا نشسته بودند،سخنانش را حفظ میکردند». [سنن ترمذی (3639)]
ایشان ، انسانی باتحمل و بردبار بود و دوست داشت که مردم، سخنانش را بفهمند. از آنجا که به امتش بسیار علاقه مند بود، تفاوتهای مردم و میزان درک و شناخت آنان را در نظرمیگرفت و همین مسأله، باعث میشد تا شخصیت بردبار وصبور باشد. عایشه میگوید: «كَانَ كَلَامُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُعَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَلَامًا فَصْلًا يَفْهَمُهُ كُلُّ مَنْ سَمِعَهُ». «رسول الله شمرده سخن میگفت، طوری که هر شنوندهای، آن را میفهمید». [سنن ابوداود (4839)]
آنجناب از حوصله و وسعت صدر بیمثیل برخوردار بود و سخنانش را تکرار میکرد تا همه آن را دریابند. انس بن مالک میگوید: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُعِيدُالكَلِمَةَ ثَلَاثًا لِتُعْقَلَ عَنْهُ». «رسول الله یک کلمه را در صورت نیازسه بار تکرار میکرد تا مردم بفهمند».
آنجناب با مردم با ملاطفت، برخورد میکرد و میکوشید تا از ترس و وحشت آنان بکاهد؛ چراکه بعضی از مردم از هیبتش احساس ترس میکردند. عبد الله ابن مسعود س میگوید: «أَتَىالنَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ رَجُلٌ، فَكَلَّمَهُ، فَجَعَلَ تُرْعَدُ فَرَائِصُهُ، فَقَالَلَهُ: «هَوِّنْ عَلَيْكَ، فَإِنِّي لَسْتُ بِمَلِكٍ، إِنَّمَا أَنَا ابْنُ امْرَأَةٍ تَأْكُلُ الْقَدِيدَ». «مردی نزد پیامبر اکرم آمد و شروع به صحبت کردن با ایشان نمود. در حالی که بازوهایش می لرزید. پیامبر فرمود: «برخود آسان بگیر؛ زیرا من، پادشاهی نیستم؛ بلکه فرزند زنی هستم که گوشت خشک میخورد». [سنن ابن ماجه (3312)].
درود الله (ج)، ملائك و مؤمنان باد بر آن رسول مكرم !
بحث در مورد'سخن گفتن پیامبر اکرم (ص)'
نظریات خود را بنوسید
نظریات خود را باره این مقاله با ما شریک کنید