عیادت، تعزیت و غمخواری رسول اكرم (ص)

عیادت، تعزیت و غمخواری رسول اكرم (ص)
  • AP 1400/9/7
  • گرداننده وبسايت
  • 20:26:15
شریکول:

عیادت، تعزیت و غمخواری رسول اكرم (ص)

 

در عیادت بیماران هیچ فرق و تفاوتی میان دوست و دشمن، مؤمن و کافر وجود نداشت. در سنن نسائی باب التکبیر علی الجنازة مذکور است:

«كَانَ النَّبِيُّ ج أَحْسَنَ شَيْءٍ عِيَادَةً لِلْمَرِيضِ» یعنی آن‌حضرت به عیادت بیماران توجه خاص داشت و از آنان به خوبی عیادت می‌کرد. در بخاری، ابوداود وغیره مذکور است که یک غلام یهودی بیمار شد و آن‌حضرت از وی عیادت کرد. هنگامی که عبدالله بن ثابت بیمار شد، آن‌حضرت به عیادت وی رفتند، دیدند که غش بر وی طاری شده آن‌حضرت او را صدا زدند، ولی او بیهوش بود. آنگاه فرمودند: 

«افسوس ابوالربیع! حالا دیگر از دست ما کاری ساخته نیست». زنان بدون اختیار شروع به گریه و فریاد کردند، مردم آن‌ها را منع کردند ولی آن‌حضرت فرمودند: حالا بگذارید تا گریه کنند بعد از مرگ نباید گریه کرد، دختر عبدالله بن ثابت گفت: من آرزوی شهادت وی را داشتم، زیرا که تمام وسایل جهاد را آماده کرده بود، آن‌حضرت فرمودند: «اجر و ثواب نیت جهاد به وی رسیده است».

حضرت جابر بیمار شد و خانۀ او دور بود با وجود این، آن‌حضرت پیاده به عیادت وی می‌رفتند. یک بار بیمار شد. آن‌حضرت همراه با ابوبکر پیاده به عیادتش رفتند بر وی غش طاری شده بود، آن‌حضرت آب خواستند و وضو گرفتند باقیمانده آب را بر صورتش پاشیدند، جابر به هوش آمد و عرض کرد: یا رسول الله! مال متروکه خود را به چه کسی بدهم، آنگاه این آیه نازل شد: ﴿يُوصِيكُمُ ٱللَّهُ فِيٓ أَوۡلَٰدِكُمۡۖ﴾.

شخصی بیمار شد آن‌حضرت چند بار به عیادتش رفتند، وقتی وفات کرد، مردم از این جهت که شب است و آن‌حضرت را در تاریکی شب زحمت ندهیم، ایشان را خبر نکردند و او را به خاک سپردند، صبح که آن‌حضرت مطلع شد ابراز گلایه کرد و بر سر قبرش رفت و نماز جنازه خواند.

عبدالله بن عمرو در غزوه احد شهید شده بود و کفار دست و پاهای وی را قطع نموده بودند، جسد وی را آوردند و در جلو رسول اکرم گذاشتند، روی جسدش چادری کشیده شده بود، جابر پسر او آمد و بر اثر محبت خواست چادر را دور کند و پدرش را زیارت نماید، مردم او را منع کردند. دوباره خواست این کار را بکند و باز هم مردم نگذاشتند. آن‌حضرت فرمودند:اجازه دهید تا پدرش را دیدار کند، وقتی چادر را دور کرد خواهر عبدالله بی‌اختیار فریاد برآورد. آن‌حضرت فرمود: جای گریه نیست. فرشتگان او را در سایه بال‌های خویش قرار داده‌اند.

یک بار حضرت سعد بن عباده بیمار شد، آن‌حضرت به عیادت وی رفتند وقتی او را دیدند بر ایشان رقت طاری شد و اشک از چشمان مبارک جاری شد. صحابه با مشاهده گریه آن‌حضرت نیز به گریه افتادند. یکی از حبشی‌ها مسجد را جارو می‌کرد، هنگامی که وفات کرد، صحابه آن حضرت را خبر نکردند یک روز آن‌حضرت از حال وی جویا شد، آن‌ها گفتند: وی وفات کرده، فرمودند: پس چرا مرا خبر نکردید، آنان گفتند: وی در حدی نبود که شما را زحمت بدهیم (یعنی قابل این نبود که شما را برای تشییع جنازه‌اش مطلع کنیم) آن‌حضرت محل دفن وی را پرسیدند و بر سر قبرش رفته بر وی نماز جنازه گزاردند.

هنگامی که جنازه‌ای از مقابل آن‌حضرت برده می‌شد، ایشان به پاس احترام آن از جایش بلند می‌شدند در صحیح بخاری مذکور است که آن حضرت فرمودند: هنگامی که جنازه‌ای از مقابل شما برده شود او را مشایعت کنید و یا حداقل برایش بلند شوید و تا مادامی که از مقابل شما رد نشده بایستید.

گرچه آن‌حضرت فوق العاده رقت قلبی و شفقت داشتند، ولی مخصوصاً هنگام وفات عزیزان و خویشاوندان سخت متأثر می‌شدند با وجود این، نوحه‌خوانی و ماتم را نمی‌پسندیدند. حضرت جعفر برادر حضرت علی بود. پیامبر اکرم سخت با وی محبت داشتند. وقتی خبر شهادت او را شنیدند، در مجلس ماتم نشستند و جلسه ماتم گرفتند. در همان موقع شخصی آمد و گفت: زنان در خانه جعفر دارند گریه می‌کنند. ایشان فرمودند: بروید و آنان را منع کنید. آن شخص رفت و برگشت و گفت: من منع کردم، ولی آنان گوش به حرفم ندادند. آن‌حضرت دوباره فرمودند: بروید و آنان را منع کنید. چنانکه آن شخص دوباره رفت و منع کرد، ولی آن‌ها بازنیامدند، آنگاه آن‌حضرت فرمودند: برو در دهان‌شان خاک بریز.

درود الله (ج)، ملائك و مؤمنان باد بر آن رسول مكرم !

په اړه خبری کول'عیادت، تعزیت و غمخواری رسول اكرم (ص)'

خپل فکرونه ولیکئ

د دې مقالې په اړه خپل نظرونه موږ سره شریک کړئ

نظر شما قابل قدر است