

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا…مناظرات امام ابوحنيفه (رح) با ملحدين
مناظرات امام ابوحنيفه (رح) با ملحدين
ملحدين بدون دليل يا با دلايل بى بنياد وجود الله (ج) را انكار مى كردند و به قيامت و رسالت اعتقاد نداشتند.
١- برخى زنادقه از امام ابو حنيفه، بر وجود پروردگار دليل خواستند. امام فرمود: مرا بگذاريد تا نسبت به چيزى كه بر آن اطلاع يافته ام، فكر كنم. ميگويند: كشتى اى كه تخته هاى آن، خود به خود از درختان جدا شده و ساخته ميشود و خود به خود بارگيرى ميشود و پر از وسايل تجارى در دريا، بدون ناخدا و محافظ در حركت است و امواج بزرگ را شگافته و بدون هيچ سرنشين و ملاحى بسلامت به مقصد مى رسد و لنگر مى اندازد. و خود به خود خالى ميشود و سپس بر ميگردد.
منكران وجود بارى تعالىٰ گفتند: كلّا و حاشا، كه چنين نيست و هيچ عاقلى اين را نمى پذيرد. امام فرمود: واى بر شما! شما كه قبول داريد كشتى كوچكى بدون ملاح حركت نمى كند، پس چگونه اين موجودات زمينى و آسمانى كه پر از حكمت اند، آفريننده ندارد و وجود جهان به اين عظمت، بدون از خدا چطور ممكن است؟ مخاطبان امام مبهوت و ساكت شدند و بسوى حق رو آوردند و به دست ايشان مسلمان شدند.
حكيم سنايى غزنوى داستان مناقشه مرد دهرى با امام ابو حنيفه را به همين مضمون به نظم آورده است:
اى خردمند موحد پاك دين هوشيار
از امام دين حق يك حجت از من گوش دار
(منبع: تفسير ابن كثير١٢١/١- مناقب ابى حنيفه للمكى ١٥١- شرح العقيده الطحاويه ٨٣ )
٢- در مناظره ديگرى، مناظر دهرى خطاب به امام گفت: اشياء از يك حال به حال ديگر، بدين خاطر تغير ميكنند كه بناى آن بر (طبايع اربعه) است:
رطوبت، يبوست، برودت و حرارت
مادامى كه اين طبايع درست باشند، صاحب آن نيز صحيح است و هرگاه طبيعتى از آن بر ساير مزاج ها غالب بشود، درستى آن زايل ميگردد.
امام ابوحنيفه فرمود: به صانع و مصنوع و غالب و مغلوب اعتراف نمودى، از همان جا كه انكار كردى، زيرا گفتى يكى از طبايع غالب و بقيه مغلوب ميشود. پس ثابت گشت كه جهان غلبه دهنده ى دارد و از مسئله شما به اين نتيجه ميرسيم كه غالب، جز خداى آفريدگار كسى نيست. ( منبع: شرح الفقه الابسط، سمرقندى ٢٣)
٣- از امام ابوحنيفه سئوال شد: دليل بر آفريدگار چيست؟
پاسخ داد: شگفت آور ترين دليل، نطفه در رحم و جنين در شكم است. الله آنرا در تاريكى شكم و تاريكى رحم و تاريكى بچه دان مى أفريند. مى بينيم كه زن گاهى پسر و گاهى دختر، گاهى دوگانگى و گاهى سه گانگى مى زايد. گاهى مى خواهد بزايد، اما نمى زايد، كاهى نمى خواهد بزايد، اما مى زايد، گاهى پسر مى خواهد، اما دختر ميشود و زمانى دختر مى خواهد اما پسر مى شود، برخلاف خواسته پدر و مادر، پس قطعاً قدرت خداى قادر عالم و حكيم را شناختيم.
(منبع: قلائد عقود العقيان فى مناقب ابى حنيفه النعمان)
نتحدث عنه'مناظرات امام ابوحنيفه (رح) با ملحدين'
اكتب أفكارك
شارك أفكارك حول هذا المقال معنا