

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا…صفات الله (ج) ازلى است
صفات الله (ج) ازلى است
الله (ج) همواره در گذشته با اسماء و صفات خود بوده و در آينده هميشه با اسماء و صفات خود خواهد بود. هيچ اسم و صفتى از او حادث و جديد نيست.
- او همواره به علم خود، عالم بوده و علم، صفت ازلى اوست.
- او همواره به قدرت خود قادر بوده و قدرت، صفت ازلى اوست.
- او همواره به كلام خود، متكلم بوده و كلامى صفت ازلى اوست.
- او همواره به تخليق خود خالق بوده و آفريدن، صفت ازلى اوست.
- او همواره به فعل خود فاعل بوده و فعل، صفت ازلى اوست. فاعل و انجام دهنده الله تعالىٰ است و مفعول و انجام گرفته، مخلوق و فعل الله تعالىٰ غير مخلوق است.
صفت او تعالىٰ در ازل حادث و مخلوق نبوده اند. هركه بگويد آن مخلوق يا نو پيداست يا در آن ترقف يا شك كند، پس او به الله تعالىٰ كافر شده.
شيخ جمال الدين احمد بن محمد غزنوى حنفى در اصول الدين صفحه ١٠٨ (م، ٥٩٣ ) مى نويسد: ( و اسماء الله تعالىٰ صفاته، و هو قوله عزوجل:( و لله الاسماء الحسنىٰ ) اعراف، ١٨٠، اى صفاته العلىٰ)
برخى در تفاوت بين اسماء و صفات ميگويند: مراد از اسماء مشتقات اند كه بر ذات و صفت دلالت دارند، مانند: رحيم، عليم، قدير….
صفات آنست كه مشتقات از آن در مى آيند: رحم، علم، قدرت، كه اينها مبادى صفات اند. ( تعليم الدين شرح فقه اكبر، ٧٢ )
اسماء و صفات الله (ج) همانگونه كه در اول آمده، ابتدا و انتها ندارند، براى هميشه بوده و هستند، زيرا اگر گفته شود: صفتى بعداً براى خدا حادث شده، پس قبل از اتصاف به آن نقض در كمال او تعالىٰ لازم مى آيد. و اگر گفته شود: صفتى از او تعالىٰ براى هميشه نيست، پس بعد از زوال آن صفت، نقض در او تعالىٰ لازم مى آيد. و اين هر دو محال است.
- الله تعالىٰ با صفت ازلى علم، همه چيز را مى داند، نه با علم لاحق كه از آن جهل سابق لازم مى آيد .
- و با صفت ازلى قدرت بر همه چيز تواناست، نه با قدرت حادث كه از آن ضعف سابق لازم مى آيد.
- و با صفت ازلى خود تكلم مى كند، نه با وصف كلام حادث كه از آن گنگى سابق لازم مى آيد.
- و با وصف ازلى تخليق، مى آفريند، نه با وصف تخليق حادث كه پيش از آن، عجز از تخليق لازم مى آيد.
و فاعلاً بفعله…مغنيساوى مى نويسد: فعل، مصدر و بمعناى تكوين است و به كسر فا، اسم است. ( شرح مغنيساوى، ٧) فعل يكى از صفات ازلى و قديمى و ابدى الله تعالىٰ است، چنان كه مى فرمايد:
إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ (حج، ١٤ )
ترجمه: بيگمان خداوند، هر چه را اراده كند، به انجام مى رساند.
يا
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ (يٰس، ٨٢ )
ترجمه: هرگاه خداوند، چيزى را بخواهد كه بشود، كار او تنها اينست كه خطاب بدان بگويد: بشو! و آن هم ميشود.
متكلمين به صفت فعل، ( تكوين ) ميگويند.
بنابراين تمام مكوّنات با صفت ازلى فعل ( تكوين ) الله تعالىٰ انجام مى گيرند. نه با فعل حادث، زيرا كه حادث اثر فعل الله تعالىٰ است، نه نفس فعل. مفعول، محل وقوع اثر فعل و مخلوق الله تعالىٰ است. (القول الموفىٰ، ٣٢)
علم، قدرت، خلق و فعل او تعالىٰ قديم است، اما مقدرات، مخلوقات و مفعولات و برخى معلومات حادث اند و از حادث بودن آنها لازم نمى آيد كه صفات حادث باشند.
امام طحاوى در ( العقيده الطحاويه، ٧) مى نويسد: ( تمام صفات الله تعالىٰ براى هميشه بوده اند، اينطور نيست كه بعداً آن را براى خود بوجود آورده باشد، يا كسى براى او، آنرا بيآفريند. هركس در اعتقاد به صفات توقف يا شك كند، پس او كافر است. زيرا از جمله ى ايمانيات اين است كه به الله و صفات او ايمان بيآورد. توقف و شك در وجود يا ازليت آن موجب كفر است.
نتحدث عنه'صفات الله (ج) ازلى است'
اكتب أفكارك
شارك أفكارك حول هذا المقال معنا