

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا… (روم، ٣٠)
پس روى خود را متوجه آئين خالص پروردگار كن !سخنى اندرباب چيستى شهادت و كيستى شهيد
سخنى اندرباب چيستى شهادت و كيستى شهيد
نويسنده: دوكتور خليل الرحمن حنانى
استاد مطالعات اسلامى و ديپلمات ارشد وزارت امور خارجه
در فرهنگ اسلامی و ادبیات دینی ما کلمات ریشه داری وجود دارد که بار معنوى سنگینی را حمل می کنند و در طول تاریخ عظمت و جایگاه خود را در ذهنیت مسلمانان حفظ کرده اند، هرچند که مفهوم حقیقی همچون واژه ها به اثر کج اندیشی و انحرافات فکری و سلوکی برخی از گروه ها و اشخاص تاجایی خدشه دار شده، اما با آنهم اصالت های فرهنگی و بار معنوی خود را تا هنوز حفظ کرده اند. از جمله صدها واژه با محتوا و مقدس در ادبیات دینی ما،کلماتی مانند جهاد و مجاهد، شهادت و شهید، غزا و غازی، ایمان و اخلاص، صداقت و امانت، عدالت و مساوات … و صدها کلمه ازین قبیل اند که درین نبشته روی دو تای آنها، یعنی شهید و شهادت ترکیز شده است.
شهادت و شهید، همزاد جهاد و مجاهد، غزا و غازی هستند و تاریخ پیدایش آنها توأم بوده و رابطه مستقیم به مبارزه مسلمانان با کفار دارد، پس می توان گفتاین واژه ها سابقه حدود چهارده و نیم قرنه در میراث فرهنگی ما دارند، اما در کشور ما، مصطلح شهادت و شهید، به خصوص در طول چهار دهه اخیر به صورت بی سابقه و خیلی فراوان بکار برده شده و اطراف نزاع و درگیری به وفرت از آن استفاده کرده اند. اگر طرفهای منازعه در افغانستان در نامگذاری رزمندگان خود اختلاف داشتند، اما در مورد قربانیان و کشته های نیروهای خودی، همه متفق القول یک کلمه را به کار می برده اند و تا هنوز به کار می برند،«شهید»! این کلمه چه برای کسی که برای دین و در دفاع از وطن و استقلال کشور تحت شعار جهاد می رزميدند و چه برای کسانی که در مقابل آنها قرار داشتند و برای دفاع از نظام سیاسی و حفظ قدرت و اجرائی ساختن اهداف ایدئولوژیک خود می جنگيدند، قربانیان خود را شهید می گویند؛ اگر در کابل تپه ای وجود داشت به نام «تپه شهداء» (تپه مرنجان) که کشته های رژیم حزب دموکراتیک خلق در آن دفن می شدند، در جانب دیگر صدها و شاید هزاران قبرستان دیگر در سراسر افغانستان وجود دارد که کشته های مجاهدین در آنجا دفن می گردیدند؛ جالبتر اینکه در افغانستان وزارتى هست به نام «وزارت شهداء و معلولین» که همه قربانیان منازعه چهل ساله افغانستان – اعم از طرفداران رژیم خلق و پرچم و تنظیم های جهادی و چه کسانی که در جریان جنگهای تنظیمی و داخلی کشته شده اند، در لست شهداء قرار دارند، یعنی که قاتل و مقتول، مدافع و مهاجم، خائن و صادق،حتی کسانی که به خدا و اسلام ایمان نداشتند … به نام شهید یاد می شوند. اطلاق کلمه شهید در میان افغانها آنقدر تعمیم یافته و ساده شده، و مفهوم و مدلول آن متحول شده، دیگر حالا به هر کسی که به مرگ غیر طبیعی بمیرد، شهید گفته می شود، قطع نظر ازینکه در چه راهی و برای چه هدفی و توسط چه کسی و گروهی و چگونه و در کجا به قتل رسیده است!
این التباس مفهومى، در واقع انگیزه ای بود برای انجام تحقیق فقهی مختصر در رابطه به این موضوع تا خوانندگان محترم معنی و احکام شهید از منظر اسلامیرا – که اصولا یک ترمینالوژی شرعی است – بدانند تا در اطلاق و کاربرد آناحتیاط بخرج داده و آنرا در غیر محلش بکار نبرند.
شهید کیست؟
شهید شرعا به کسی گفته می شود که در راه خدا کشته شود. کسی که در راه خدا کشته می شود، بخاطری «شهید» می گویند چون خداوند و فرشتگان برای بهشتی بودن وی شهادت داده اند.
شهید نزد خداوند جایگاه بلندی دارد، قرآن کریم در آیات متعدد جایگاه عالی شهید را صراحتاً بیان کرده است، از جمله آیه 170 _ 172 سوره آل عمران: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتا بل أحیاء عند ربهم یرزقون. فرحین بما آتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم ألا خوف علیهم و لا هم یحزنون. یستبشرون بنعمة من الله و فضل أن الله لا یضیع أجر المؤمنین» درین آیات صراحتا به زنده بودن شهید تأکید شده و اینکه شهداء نزد پروردگار روزی می خورند و از آنچه که برایشان داده شده، خوشنود هستند و برای آیندگان از اینکه خوف و حزنی وجود ندارد، بشارت می دهند.
در احادیث صحیحه نیز به منزلت بلند شهید و امتیازات او نزد خدا تأکید فراوان شده، از جمله حدیث انس بن مالک (رض) به روایت بخاری و مسلم که در آن پیامبر (ص) می فرماید: «ما أحد یدخل الجنة یحب أن یرجع إلی الدنیا و له ما علی الأرض من شیء إلا الشهید، یتمنی أن یرجع إلی الدنیا فیقتل عشر مرات لما یری من الکرامة» یعنی هیچ کسی نیست که داخل بهشت شود، بعد دوست بدارد که دو باره به دنیا برگردد و تمام متاع دنیا از او باشد، مگر شهید، همین کهمنزلت و کرامتی را که می بیند، آرزو می کند به دنیا برگردد و ده بار کشته شود.
و همچنان در حدیث ابودرداء (رض) به روایت ابوداود و ابن حبان، پیامبر (ص) فرموده است: «یشفع الشهید فی سبعین من أهل بیته» ترجمه: شهید هفتاد تن از اهل بیت و خانواده خود را نزد خداوند شفاعت می کند.» و غیره احادیث که بسیار زیاد است.
اما فقهاء شهید را به مسلمانی اطلاق می کنند که در جنگ با کفار و در اثر آن کشته شده باشد. پس در یاد کردن کسی به نام شهید شرط است که در جنگ با کفار کشته شده باشد.شهید در اصطلاح فقهاء، تنها به کشته ها در جنگ با کفار گفته نمی شوند، بلکه کسانی دیگر هم هستند که به آنها شهید گفته می شود و یا برایشان اجر شهید داده می شود.
اقسام شهید: شهید سه قسم است، 1) شهید دنیا و آخرت؛ 2) شهید دنیا؛ 3)شهید آخرت.
شهید دنیا و آخرت را فقهاء چنین تعریف کرده اند: کسی که در جنگ رو در رو با کفار _ بدون پشت کردن به جنگ _ کشته شود، و هدفش اعلای کلمة الله بوده و در مبارزه خود هیچ مقصدی از مقاصد دنیوی مدنظر نداشته باشد.
در -تعریف شهید دنیوی فقهاء چنین گفته اند: کسی که در جنگ با کفار کشته شود، اما در مال غنیمت دستبرد و خیانت کند، یا هدفش ریا کاری بوده باشد و یا رسیدن به مقصدى از امور دنیوی.
اما شهید آخرت به کسی گفته می شود که در جنگ با غیر کفار به ظلم کشته شود، و یا در اثر امراضی مانند اسهال شدید و یا طاعون و به سبب غرق شدن، طوفان … و غیره به هلاکت رسیده باشد، و همچنان کسی که در غربت و بدور از خانواده و اهل خود بمیرد، یا طالب العلمى که در اثنای طلب علم وفات کند، یا زنی که در جریان زایمان بمیرد و امثالهم … اینها همه شهید آخرت گفته می شوند.
در حالت مرگ در غربت شرط است که شخص به نیت انجام گناه از خانواده خود دور نشده باشد و همچنان در سفر بحری که غرق می شود، مقصد معصیت نداشته نباشد و یا مرگ زن به سبب زایمان ولد الزنا نباشد.
پس می توان قربانیان حوادث طبیعی فاجعه باری مانند زلزله، انهدام خانه، حریق، طوفان، بیماری سرطان، سیلاب، برف کوچ و حوادث مشابه آنرا به موارد فوق قیاس کرد که قربانیان آنرا شهدای آخرت خواند. والله اعلم
کسانی که به خاطر دفاع از مال و دفاع از جان و نفس و دفاع از دین و دفاع از اهل و ناموس خود کشته می شوند، مطابق به این حدیث پیامبر (ص) : «منْ قُتِل دُونَ مالِهِ فهُو شَهيدٌ، ومنْ قُتلَ دُونَ دمِهِ فهُو شهيدٌ، وَمَنْ قُتِل دُونَ دِينِهِ فَهو شهيدٌ، ومنْ قُتِل دُونَ أهْلِهِ فهُو شهيدٌ.» ، همه شهید اند.
قسم اول، یعنی شهید دنیا و آخرت، بالاترین درجه شهادت بوده و صاحب آن مستحق پاداش و امتیازاتی می باشد که برای شهدا در آخرت وعده داده شده است. و درین جهان تمام احکام دنیوی شهید، مانند نماز جنازه، غسل، تکفین، دفن وغیره که تفصیل آن بعدا می آید، در مورد وی اجراء می شود.
اما شهید دنیا، هرچند که تمام احکام دنیوی شهید بر وی تطبیق می شود، مگراز اجر و امتیازی که خداوند برای شهید در آخرت وعده کرده است، بی نصیب می ماند، چون در جنگ هدفی غیر از حصول رضای خدا داشته است.
در مورد شهید آخرت، احکام دنیوی شهید تطبیق نمی شود، اما مستحق پاداش و امتیازاتی می باشد که خداوند برای شهداء در آخرت وعده کرده است.
احکام شهید:
1 غُسل: جمهور فقهاء به این نظرند: شهیدی که در میدان جنگ کشته شود،غسل داده نمی شود.
2 ـ نماز جنازه: در مورد خواندن نماز جنازه شهید، فقهاء اختلاف نظر دارند:احناف خواندن نماز جنازه شهید را واجب می دانند.
اما نزد مالکیها می گویند که شهید معرکه نه غسل داده می شود و نه نماز جنازه بر وی خوانده می شود؛ و بعضی از فقهای مالکى غسل دادن شهید و خواندن نماز جنازه را حرام می دانند.
شافعیها غسل دادن شهید و خواندن نماز جنازه او را حرام می دانند؛ دلیل شان زنده بودن شهید است که به نص قرآن ثابت است، و خواندن نماز جنازه بر آدم زنده،حرام است.
مذهب حنبلی درین مسأله مضطرب است، جمهور علمای حنبلی، مانند شافعیهاغسل دادن شهید را حرام می دانند که روایتى است از امام احمد، و برخی غسل دادن شهید را مکروه می دانند. حنبلی ها در صحیح ترین روایت، مانند شافعی ها نماز جنازه شهید را جایز نمی دانند و در یک قول امام احمد آنرا مستحب می داند و در روایت دیگر خواندن نماز جنازه شهید را واجب می دانند.
کدام شهید غسل داده نمی شود و نماز جنازه خوانده نمی شود؟
فقهاء می گویند: هر مسلمانی که توسط غیر مسلمانان (مشرکان و کفار) در جنگ کشته شود و یا در محل جنگ مرده پیدا شود و در بدن او اثر جراحت و یا خون باشد، چنین شخصی غسل داده نمی شود، به دلیل حدیث پیامبر (ص) که در باره شهدای احد فرموده بود: «زملوهم بکلومهم و دمائهم و لا تغسلوهم» یعنی آنها را با زخمها و خون هایشان بپیچانید و نشویید. این حکم محل اتفاق فقهاست، اما در غیر این موارد اختلاف نظر دارند:
مالکیها و شافعیها به این نظر اند: هر مسلمانی که در اثر جنگ با کفار و در اثنای جنگ با آنان کشته شود، غسل داده نمی شود، چه توسط کافر کشته باشد و چه در اثر اصابت اشتباهی سلاح مسلمان دیگر، و یا در اثر برگشتعکسی مرمی سلاح خودش، و یا اینکه از پشت مرکب به زمین بیفتد و یا در اثراصابت لگد مرکب خودش بمیرد، و یا اینکه بعد از ختم معرکه او را مقتول بیابند بدون آنکه سبب مرگ وی معلوم شود، چه در بدنش آثار خون باشد و چه نباشد… در همه این حالات غسل داده نمی شود.
به این معنا که تمامی کشته های میدان جنگ با کفار به هر وسیله و هرگونه که کشته شده باشند، حکم شهید معرکه را دارند، غسل داده نمی شوند.
احناف به این نظرند: هر مسلمانی که توسط سلاح جارحه به ظلم کشته شود، مشروط به اینکه بالغ باشد و از جنابت، حیض و نفاس پاک، و در قتل وی عوض مالی (دیه) واجب نگردد، مقتول غسل داده نمی شود. و اگر مقتول جنب باشد و یا نابالغ، یا در قتل او قصاص واجب گردد، غسل داده می شود.
هرگاه شخصی در میدان جنگ مرده پیدا شود، دیده شود اگر در بدن او اثر جراحت وجود داشت و یا در موضع غیر معتاد مانند چشم وی خون دیده شود، غسل داده نمی شود. و اما اگر خون از موضعی خارج گردد که عادتا و در غالب الاحوال بدون سبب از آن خون خارج می گردد، مانند بینی و مقعد و آلت تناسلی، غسل داده می شود.
قاعده غسل شهید نزد احناف: کسی که در جنگ با اهل حرب (کفار) و یا باغیان (بغات) و یا رهزنان (قطاع الطریق) به سببی منسوب به دشمن کشته شود، شهید است، چه قتل مباشر باشد و چه بالتسبب. اما هر گاه کسی در اثر کاری غیر منسوب به دشمن کشته شود، شهيد گفته نمی شود، مانند کسی که از پشت مرکب به زمین بیفتد و بمیرد، بدون آنکه مرکب مذکور توسط دشمن رمیده باشد، یا اینکه مثلا مرکب دشمن از بند رها شده و کسی بالای آن سوار نباشد، و مسلمانی را زیر پا کند و به قتل برساند، یا مسلمانی به طرف دشمن تیر بیندازد، اما تیر او به مسلمان دیگر اصابت نماید، یا اینکه مسلمانان از جنگ فرار کند و در اثنای فرار، دشمن آنان را ناگزیر سازد که وارد خندق شوند و یا در آتش بیفتند، یا اینکه مسلمانان در اطراف مواضع خود مین گذاری کنند و یا میخهای کشنده و امثال آنها بپاشند و بعد مسلمانان در حال فرار از آن محل در اثر آن کشته شوند و یا از بالای آن موانع خودی عبور کرده بر کفار هجوم ببرند ودر اثر آن موانع کشته شوند …. در تمام این حالات مقتول غسل داده می شود. به همین ترتیب هرگاه مسلمانی بر قلعه دشمن بالا برود تا دروازه قلعه را بروی مسلمانان باز کند، از بالای قلعه به زمین افتد و بمیرد، غسل داده می شود.
در قاعده احناف، غسل دادن و ندادن مقتول مطرح بحث است، نه اجر و پاداش شهادت که مربوط به آخرت می شود.
از نظر حنبلی ها، شهید در هر حالت چه مکلف باشد و چه غیر مکلف، غسل داده نمی شود، مگر اینکه جنب باشد و یا زنی که مدت حیض و نفاسش سپری شود و قبل از غسل کردن بمیرد. همچنان هرگاه کسی از بلندای کوهی در جریان جنگ سقوط کند و یا لگدمال مرکب خودش شود و در اثر آن بمیرد، یا تیر بیندازدو تیر به خودش اصابت کند – به یک روایت در مذهب احمد – غسل داده می شود، در صورتی که قتل وی به سبب کار دشمن نباشد.
هرگاه کسی به ناحق ذریعه هر سلاحی که باشد، کشته شود مانند کسی که به دست دزدان و قطاع الطریق و امثالهم کشته شود،حکم شهید معرکه را دارد، و نزد امام احمد، غسل داده نمی شود.
شافعیها و مالکیها می گویند: کسی که توسط دزدان و باغیان به قتل برسد، غسل داده می شود، در غیر این دو حالت، مقتول هرچند که در جمله شهیدانآخرت به حساب می آید، مانند غریق، مبطون، مرگ زایمان، اما به اتفاق فقهاء غسل داده می شوند.
مرگ در اثر جراحت جنگ: هرگاه کسی در جنگ مجروح گردد و بعد مدتی زنده بماند و سپس بمیرد، غسل داده می شود، اگرچه قطعا معلوم باشد که مرگ او در نتیجه همان جراحت بوده است.
تکفین شهید: شهید جنگ با کفار همراه با لباسی که در هنگام شهادت به تن داشته است، دفن می شود، البته بعد ازینکه وسایل جنگی آن گرفته می شود.
محل دفن شهید: سنت این است که شهداء در محلی که به شهادت می رسند، دفن گردند و به جای دیگر انتقال داده نشوند؛ چراکه در جنگ احد برخی از صحابه همین که شهدای خود را به مدینه انتقال دادند، از جانب رسول الله (ص) دستور داده شد که شهداء به محل شهادت ایشان بازگردانیده شوند.
خلاصه:
شهادت و شهید واژگان اصیل اسلامی اند که ریشه عمیق در فرهنگ و تاریخ اسلام دارند. شهید در اسلام به کسی اطلاق می شود که اصولا برای اعلای کلمة الله مبارزه کند و درین راه جان بسپارد. شهید اقسام مختلف و درجات متعدد دارد، که عالی ترین درجه آن کشته شدن در جنگ رو در رو با کفار در میدان جنگ است، مشروط به اینکه هدفش اعلای کلمة الله بوده و هیچ مقصدی از مقاصد دنیوی و ریاکاری در میان نباشد، چنین شخص شهید دنیا و آخرت خوانده می شود.
کسانی که در راه دفاع از مالشان و دفاع از نفس و جان شان و دفاع از اهل و عیال و ناموس شان و دفاع از وطن و کشور شان کشته می شوند، شامل این دسته شهداء می باشند.
کسانی دیگر نیز هستند که در جمع شهداء به حساب می آیند، اما در درجات پایین تر از کته گوری اول، مانند کسی که در جنگ با غیر کفار ظلما و به ناحقکشته شود، و یا در اثر امراض مهلک و حوادث طبیعی فاجعه بار مانند اسهال شدید، یا طاعون، یا غرق شدن … بمیرد و همچنان کسی که بدور از خانواده و اهل خود در عالم غربت جان بسپارد، یا طالب العلمی که در جریان طلب علم وفات کند، یا زنی که در اثر درد زایمان بمیرد و امثالهم. اینها همه شهید اند، اما شهید آخرت که احکام دنیوی شهید بر ایشان اجراء نمی گردد.
قربانیان و کشته شدگان حوادث طبیعی فاجعه بار مانند زلزله، بمباران، زیر آوار مردن، آتش سوزی، طوفان، بیماری سرطان، طاعون (امراض واگیر) مانند کولیرا، سیلاب، برف کوچ و غیره حوادث طبیعی در حکم شهدای آخرت اند. ان شاء الله.
به کشته های دیگری نیز شهید اطلاق می شود، مانند کسی در جنگ با کفار کشته شود، اما در مال غنیمت دستبرد و خیانت کرده باشد، یا هدفش از جنگ با کفار ریا کاری و خودنمایی باشد و یا رسیدن به مقصدی از امور دنیوی. اینها شهید اند، اما شهید دنیوی که احکام دنیوی شهید در مورد آنان اجراء می شود، اما از اجر و پاداشی که خداوند به شهداء در آخرت وعده کرده، بی بهره اند.
خلاصه احکام شهید مطابق مذهب حنفی: احناف خواندن نماز جنازه شهید را واجب می دانند.
شهید جنگ با کفار، همراه با لباسی که هنگام شهادت به تن دارد، دفن می شود، غیر از وسایل جنگی.
اما در قسمت غسل شهید، احناف می گویند: هر مسلمانی که توسط سلاح گرم و یا سرد ظلما کشته شود، و در قتل وی عوض مالی (دیه) واجب نگردد، شهید است و غسل داده نمی شود. هرگاه مقتول جنب باشد و یا نابالغ، و یا در قتل او قصاص و عوض مالی واجب گردد، درین صورت مقتول غسل داده می شود. اگرشخصی در میدان جنگ مقتول پیدا شود و در بدن او اثر جراحت یافت شود و یا در موضع غیرمعتاد مانند چشم وی خون دیده شود، مقتول غسل داده نمی شود.
احناف در غسل شهید این قاعده را اساس قرار داده اند: کسی که در جنگ با اهل حرب (کفار) و یا در جنگ با بغاوتگران و یا قطاع الطریق به قتل برسد و در قتل او دشمن مستقیما دخیل باشد، مقتول غسل داده نمی شود. اما اگر در جریان جنگ به اثر کاری که دشمن مستقیما در آن دست نداشته، کشته شود، مقتول غسل داده می شود، مانند اینکه در اثر انفجار مین های خودی کشته شود و یا به سبب اصابت مرمی خودی به قتل برسد و یا از پشت مرکب خود به زمین بیفتد و بمیرد، بدون آنکه مرکب مذکور در نتیجه عمل دشمن رمیده باشد.
امیدوارم خوانندگان عزیز از لابلای خواندن این مقال و تأمل پیرامون توضیحات فقهی آن، خصوصا از نگاه مذهب حنفی این نکته برای شان روشن شده باشد که از منظر اسلامی شهادت چیست و شهید کیست؟ و به چه کسی شهید اطلاق شود که مستحق آن است و به چه کسی نشود که نه تنها ناصواب، بلکه گناه است، چون اطلاق یک واژه دارای مفهوم مقدس دینی به کسی که مستحق آننیست، بذاته گناه است.
و الله اعلم
بحث در مورد'سخنى اندرباب چيستى شهادت و كيستى شهيد'
نظریات خود را بنوسید
نظریات خود را باره این مقاله با ما شریک کنید